رمان ایچی پارت ۲

به پارت دوم رمان ایچی خوش آمدید. بیا خونمون بهت میگم راستی فیلم چی میزاره
میسا: انیمه سوزومه
من : آخ جون 😎
میسا: ببین من نمیام سینما اوکی
من: چراااا بدون تو حال نمیده 🥺
میسا : میدونی که من علاقه خواستی ندارم برای همین گفتم خودتون دوتا برید بعدشم اون ساعت ۱۰ میاد دنبالم باشه پس خدافظ
من : خیلی اوا قطع کرد دختری نادون. اوا ساعت ۷ شد دیرهههههههه
ساعت ۱۰
خوب اینم از این چرا لایت چان نیومد 😕
دینگ دینگ اومممممممممممممد
الان میام
من : سلام 😍
لایت : سلام میسا کجاست ؟
من : اممم میسا نتونست بیاد
لایت : چرا
من : به منم نگفت 🙃
لایت : باشه پس منتظر چی هستی
آممم
یه دفعه دستم رو گرفت و بردم تو ماشین من که از خجالت آب شده بودم داشتم سعی میکردم خودمو جمع کنم اما اون لعنتی نمیزاشت
توی سینما همش پفک میکرد دهنم
بعد سینما گفت بیا خونی ما بعد از چند بار نه گفتن قبول کردم
وقتی رفتم تو اتاقش ...
بقیه ی رمان برای پارت بعد
خدافظ 💌